راز عشق







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





... تنهایی

خدایا من گناه کارم ،

مرا ببخش ،

تو را می خوانم ،

تو را می خواهم ،

تو را می پرستم

ولی هنوز از بت پرستی دست بر نداشته ام

هنوز نتوانسته ام خود را به تو قانع کنم .

هنوز از مطلقیت تو می ترسم و می گریزم .

هنوز کودکم

هنوز به دنبال شی می گردم ،

هر لحظه بتی می سازم و تصورات خویش را می پرستم.

خدایا به من ظرفیت بخشش عطا کن

به من ظرفیت ده که مطلقیت تو را بپرستم ،

بت ها را با تو اشتباه نکنم .

خدایا مرا به نعمت تنهایی غنی گردان ،

بگذار در عالم تنهایی با تو انیس و آشنا گردم ،

بگذار عشق تو ، جمال تو ، کمال تو آن قدر روح و دلم را جذب کند که دیگر عشقی برای هستی باقی نماند .

خدایا گاه گاهی از تنهایی خسته می شوم ،

گاه گاهی در زیر بار درد و غم خمیده می شوم ،

گاه گاهی مثل آتش فشان منفجر می گردم .

آنگاه راه فرار می گزینم ،

دست نیاز به سوی بت ها دراز می کنم ،

درمان درد خود را از کسانی می طلبم که خود عاجز و درمانده اند.

خدایا این ها دلیلی جز ضعف و کم ظرفیتی من ندارد ،

من ضعیفم ،

من کم ظرفیتم مانند کودکی که از مدرسه می گریزد

من نیز دچار وسوسه می شوم که از بارگاهت بگریزم .

می سوزم ،می سوزم ،می سوزم

بگذار بیشتر بسوزم ،

بگذار خاکستر شوم

بگذار محو و نابود شوم ،

بگذار کسی نام مرا نداند ،

کسی اسم مرا نبرد ،

کسی مهر مرا در دل خود نپرورد ،

بگذار تنها باشم ،

فقط با تو باشم .

اما ای خدای من حتی تو هم مرا تنها بگذار

اگر می خواهی تو هم مرا از بارگاهت بران ،

تو هم مرا طرد کن ؟

تو هم مرا به دست فراموشی بسپار ،

گله نمی کنم ،

بگذار تنهایی خود را از مطلقیتت شروع کنم ،

بگذار با مطلق آشنا شوم ،

بگذار در تنهایی مطلق آنقدر فرو روم که حتی شعله های سوزان قلبم به من نرسد ،

حتی نور شمع وجودم در ظلمت تنهایی محو شود و به جایی نرسد...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[+] نوشته شده توسط امین در 20:31 | |